صفیر آرانی
اشعار آیینی شاعر اهلبیت(علیهم السلام) رضا حمامی آرانی

 

در سینه مان حسینیه هایی مکرم است
هر شب برای روضه ات آقا محرم است
ما پای شعر محتشمت سینه زن شدیم
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
سر های ما چه قابل اگر بشکند حسین
"سر های قدسیان همه بر زانوی غم است"
این رستخیز سینه زدن هاست کز زمین
"بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است"
هر دیده ای که گریه کند در غمت حسین
یک چشم او مطابق صد چشمه زمزم است
با یاد لحظه ای که علم خورده بر زمین
ما گریه می کنیم به هر جا که پرچم است
بی خود نمی دهند به کسی اشک ، این ثواب
مخصوص دیده ای است که با دوست محرم است
هر گوشه ای به داغ تو مشغول و بازهم
عالم برای روضه ی داغ شما کم است
ما را چه ارزشی است، به این چند قطره اشک
جایی که روضه خوان عزای تو آدم است 
 
 

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

صفحه قبل 1 صفحه بعد